English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5350 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
logistics U اقدامات مربوط به تهیه و توزیع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
preparatory U مربوط به تهیه یامقدمات
preparative U تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
selenodetic U امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
undertakings U اقدامات
proceeding U اقدامات
doings U اقدامات
proceedings U اقدامات
goings-on U اقدامات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
civil proceedings U اقدامات حقوقی
Precautionary measures. U اقدامات احتیاطی
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
control measures U اقدامات کنترلی
security measures U اقدامات تامینیه
preventive action U اقدامات تامینی
preventive action U اقدامات احتیاطی
security countermeasures U اقدامات تامینی
countermeasures U اقدامات متقابل
precautionary measures U اقدامات احتیاطی
radar countermeasures U اقدامات ضد رادار
electronic countermea sures U اقدامات ضد الکترونیکی
hostile acts U اقدامات خصمانه
legal proceedings U اقدامات قانونی
to intensify one's actions U اقدامات خودراسخت
hostile acts U اقدامات دشمنانه
follow up U اقدامات بعدی
preassault U اقدامات قبل از هجوم
take steps U اقدامات بعمل امده
to take measures U اقدامات بعمل اوردن
to take steps U اقدامات بعمل اوردن
Provocative acts. U اقدامات تحریک آمیز گ
to intensify one's actions U برشدت اقدامات خود افزودن
to lead on U وادار به اقدامات بیشتری کردن
suppression measures U اقدامات برای جلو گیری
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
countermeasures U اقدامات ضد عملیات دشمن عمل متقابل
countermeasures U پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
municipalist U طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
decision tree U اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
distribution U پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions U پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
security U تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
distributions U توزیع
issued U توزیع
repartition U توزیع
t distribution U توزیع تی
issues U توزیع
marketing U توزیع
allotment U توزیع
allotments U توزیع
dissemination U توزیع
distribution U توزیع
issue U توزیع
dispensation U توزیع
dispensations U توزیع
administer U توزیع کردن
boltzmann distribution U توزیع بولتزمن
bose distribution U توزیع بوز
cost of distribution U هزینه توزیع
deals U توزیع کردن
deal U توزیع کردن
canonical distribution U توزیع بندادی
continuous distributions U توزیع پیوسته
chi square distribution U توزیع مربع خی
sample distribution U توزیع نمونه
dispensator U توزیع کننده
administered U توزیع کردن
demotic distribution U توزیع جمعیت
decile U توزیع دهگانه
random distribution U توزیع بی نظم
random distribution U توزیع تصادفی
dealing arrangments U نحوه توزیع
rectangular distribution U توزیع مستطیلی
reinforcement distribution U توزیع ارماتورها
cumulative distribution U توزیع تجمعی
reseller U توزیع کننده
revolving top U استوانه توزیع
rotation system U توزیع تناوبی
distributable U قابل توزیع
binomial distribution U توزیع دو جملهای
stress distribution U توزیع تنش
stresses distribution U توزیع تنشها
distributors U توزیع کننده
symmetrical distribution U توزیع متقارن
Excess Distribution U توزیع فراوانی
distributor U توزیع کننده
table of distribution U جدول توزیع
spatial distribution U توزیع فضائی
marketing U بازاریابی و توزیع
dispensed U توزیع کردن
administering U توزیع کردن
administers U توزیع کردن
bernoulli distribution U توزیع برنولی
basic of issue U مبنای توزیع
arrengement of the reonforcement U توزیع اماتور
angular distribution U توزیع زاویهای
qualitative distribution U توزیع کیفی
land distribution U توزیع اراضی
normalized distribution U توزیع بهنجار
functional distribution U توزیع اساسی
frequency distribution U توزیع بسامد
frequency distribution U توزیع فراوانی
fixed system U توزیع ثابت اب
allotments U تخصیص توزیع
fire distribution U توزیع اتش
allotment U تخصیص توزیع
optimal distribution U توزیع بهینه
exponential distribution U توزیع نمایی
equalizing basin U حوضچه توزیع اب
optimal distribution U توزیع ایده ال
normal plane U توزیع نرمال
issue commissary U مسئول توزیع
dispensing U توزیع کردن
dispenses U توزیع کردن
indistributable U غیرقابل توزیع
dispense U توزیع کردن
hypergeometric distribution U توزیع فراهندسی
load distribution U توزیع بار
gaussian distribution U توزیع نرمال
market channels U مجاری توزیع
marketing channel U مجرای توزیع
gauaaian distribution U توزیع گوسی
normal distribution U توزیع نرمال
normal distribution U توزیع بهنجار
energy distribution U توزیع انرژی
distributed U توزیع شده
pareto distribution U توزیع پاراتو
income distribution U توزیع درامد
distribution of income U توزیع درامد
issues U توزیع کردن
distribution law U قانون توزیع
issued U توزیع کردن
distribution function U تابع توزیع
issue U توزیع کردن
distribution free U نابسته به توزیع
distribution factors U ضرایب توزیع
distribution factor U ضریب توزیع
distribution curve U منحنی توزیع
probability distribution U توزیع احتمال
distribution of wealth U توزیع ثروت
wealth distribution U توزیع ثروت
distributivity U توزیع پذیری
planck distribution U توزیع پلانک
poissan distribution U توزیع پواسن
poisson distribution U توزیع پواسون
distributively U بشکل توزیع
distribution time U زمان توزیع
distribution system U سیستم توزیع
distribution system U شبکه توزیع
population distribution U توزیع جمعیت
distribution ratio U نسبت توزیع
distribution panel U تابلوی توزیع
distributing point U نقطه توزیع
despatched U توزیع امکانات
Distribution U توزیع [ریاضی]
dispatch U توزیع امکانات
generalized function U توزیع [ریاضی]
truncated distribution U توزیع ناقص
Recent search history Forum search
1دست به اقدامات عجیب و غریبی می زنند تا دل محبوب خود را بدست بیاورند و جواب مثبت را از او بگیرند.
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1life cycle ceremonies
1It's not business to you
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2شما اهل کجا هستید
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com